بسم الله الرحمن الرحیم
اکنون یک هفته از ماه مبارک رمضان را پشت سر گذاشتیم. ضمن عرض تبریک مجدد خد مت دوستان روزه دار ، به مناسبت ایام روزه داری ،متن حدیثی را از کلمات نورانی مولی الموحدین امام علی بن ابیطالب –علیه السلام- تقدیم شیفتگان آن حضرت می نماییم.
حسب نقل نهج البلاغه ،حکمت 145، امام علی بن ابیطالب –علیه السلام –فرمودند:
((کم من صائم لیس له من قیامه الا الجوع والظماء .وکم من قائم لیس له من قیامه الا السهر والعناء .حبذا نوم الاکیاس وافطارهم!))
ترجمه :((بسا روزه داری که ،از روزه داشتنش جز گرسنگی وتشنگی نصیبش نگردد.وبسا شب زنده داری که از شب زنده داری چیزی جز رنج وبیداری ، سودی عایدش نگردد.چه نیکوست خواب زیرکان وافطار آنان!))
پر واضح است که منظور آن امام همام از "صیام"(روزه)، درعبارت فوق ،روزه مستحبی می باشد کما اینکه ذیل عبارت از یک امر استحبابی دلالت دارد که عبارت باشد ازنماز شب. اگر چه برخی از مترجمین محترم ،به هنگام ترجمه از این امر غفلت ورزید ند وصرفا آن را به نماز ترجمه کردند ، واین درحالی است که مرحوم فیض اللاسلام –رحمت الله علیه- در ترجمه وشرح خود بر نهج البلاغه، به این امر اشاره داشته وآن را به" نماز شب " ترجمه نمودند.یعنی نماز مستحبی.
البته اگر چه حق همین است که قیام ،در عبارت فوق به نماز شب ونیز صیام به روزه مستحبی ترجمه شود ،اما یقینا می توان از پیامی که این حدیث شریف دارد ،در این ایام وماه شریف ومبارک رمضان ، به نحو مطلوب استفاده نمود.چرا که حسب معارف ما ،اگر روزه دار در ماه مبارک رمضان به صرف(صرفا) نخوردن ونیاشامید ن وامساک در سایر مفطرات اکتفا نماید، اما حالت روزه دار حقیقی را درخود به وجود نیاورد ،از روزه گرفتن به لحاظ عرفانی ،چیزی نصیبش نمی گردد ،چرا که در واقع الامر خودش نخواسته است از فرصتی که برایش در نظر گرفته شد، به لحاظ معرفتی و سیر وسلوک عرفانی ، حظی ببرد!
آن چه از کلمات نورانی خطبه معروف شعبانیه ،ازوجود نازنین خاتم الانبیاء وفخر رسول ، حضرت محمد بن عبدالله –صلی الله علیه وآله وسلم- در یکی از آخرین جمعه ماه شعبان المعظم ودر آستانه حلول ماه مبارک رمضان ، به یادگار مانده است ، حاکی است که روزه داری بسیار معنای عمیقتری فراتر از درک عقول بشری داشته که ما نتوانسته ایم شرذ مه ای از آن را در مشام خود بچشیم! آنان که به بخشی از این معارف دست یافتند ونیز حلاوت حالت روزه داری حقیقی وعرفانی را در کام خود شهد کردند ، به راستی سیر از عالم محسوس به عالم معقول را ونیز طریق از عالم ملک به عالم ملکوت را در جان خود ودر همین نشئه مادی ودنیایی تجربه کردند وپس از آن،هرگز حاضر نشد ند زندگی را در آسایش های مادی وظاهری ودر هرچه بیشتر خوردن وبهتر خوردن وبهتر زیستن به معنای راحت تر بودن در گذران زندگی دنیایی ، خلاصه کنند.ودر واقع پشت پا زدند به دنیا ومافیهایش.
پیام خطبه ی نورانی شعبانیه این است که روزه گرفتن تمرین نخوردن است برای گرسنگی کشیدن، نه اینکه چون ماه مبارک رمضان فرا رسید ،انواع واقسام قضاهای چرب وشرین در خانه های افراد متمول ورودی مضاعف داشته باشد تا فردا من(!) احساس گرسنگی نکنم!
گفتند روزه بگیر ،تا به فکر گرسنگان باشی ،نه اینکه در خورن مسابقه بگذاری تا نکند که گرسنگی به سراغت آید!
گفتند روزه بگیر، تا که با تشنگی ات به فکر تشنگی روز قیامت باشی نه اینکه باحال روزه که البته معلوم نیست حالی هم مانده باشد،در اثر برخی از گناهان ، برای آن روزت سرب مذاب بفرستی!
گفتند روزه بگیر ،تا با احساس گرسنگی وتشنگی ات به یاد روزی باشی که به صف ایستاده ای ومنتظر فرجی هستی تا تورا از بلا تکلیفی ودر ماندگی طاقت فرسا برهاند، نه اینکه با حق کشی ها وظلم ها وستمهایی که در حق این وآن روا میداری ،برای آخرت خود آتش بفرستی!
گفتند روزه بگیر ،تا با گرسنگی خود به فکر گرسنگان و بی سرپرستانی باشی که شب ها گرسنه سر بربالین گذارند،تازه اگر بالینی برایشان باشد! ولی تو خم به ابرو نمی آوری ویا نمی خواهی از احوال آنان باخبر شوی تا نکند که دچار فشار خون وبا لا رفتن قند وچربی خون شوی وگرفتار دارو ودرمان گردی! وانگهی به حج های پیاپی ورفتن به مراکز زیارتی وسیاحتی که البته معلوم نیست که برایت واقعا سفرهای زیارتی باشد ویا که صرفا سیاحتی اندر سیاحتی ،فقط فرقش این است که به جای اینکه سر از پاریس وامثال آن در بیاری ، سراز مکه ومنی در آوردی وسپس پیش این وآن مرتب پوز دادی وبه حج ها وعمره هایت افتخار کردی ، غافل از اینکه در کشورت کسانی هستند که عمری حسرت پا بوسی حضرت ثامن الحجج را در وطن خود،در سینه دارند، وپدر پیش بچه هایش وشوهر پیش همسرش خجالت زده که گویی او عرضه ندارد برای یک بار هم که شده در زندگی سفرهای زیارتی وبه قول شما سفرهای سیاحتی را به تجربه آورد! وتو همچنان در فکر سفرها وسیاحت ها وتغییر اتو مبیل و.....هستی!
گفتند روزه بگیر، تا همچنانکه حلقوم وشکم از خوردن وآشامیدن باز داشتی ، دست وزبان وگوش وچشم از حرام های الهی باز داری نه اینکه با دهان روزه ،بازبانت دیگران را بیازاری ،وبا دستت خیانت نمایی ،وبا چشمت آلودگی پیشه سازی ،وبا گوشت باری بر دوش خویش نهی !
گفتند روزه باش !تا آدم شوی، نه اینکه آد میان برنجانی!
آری، روزه گرفتن، تمرین گرسنگی ،ودرک درد دیگران، والتفات به احوالات روز محشر ،وتجربه ی سیر وسلوک الی الله ،وبرای خدا بودن، وبا خدا بودن ،ورسیدن به حق ،جل عظمته است.